بررسی بازی Afterlove EP

بررسی بازی Afterlove EP

Afterlove EP جدیدترین اثر محمد فهمی، طراح بازی‌ای است که بیشتر به خاطر ساخت سری Coffee Talk شناخته می‌شود. با اینکه می‌توان نشانه‌هایی از سبک Coffee Talk را در این بازی هم دید، اما Afterlove EP در عین حال احساسی‌تر، عمیق‌تر و واقع‌گرایانه‌تر از آن است. همین تفاوت‌ها باعث می‌شود که این بازی برای کسانی که با Coffee Talk ارتباط برقرار نکرده‌اند، یک تجربه‌ی تازه باشد، ولی در عین حال، حس آشنایی برای طرفداران قدیمی هم دارد با ایکس بازی همراه باشید.

داستانی درباره‌ی غم و از دست دادن

بازی یک سال پس از مرگ سینتا (Cinta)، دوست‌دختر شخصیت اصلی جریان دارد و به‌طور صریح و بدون پرده، فرایند سوگواری و کنار آمدن با فقدان عزیزان را به تصویر می‌کشد. اما چیزی که این تجربه را تأثیرگذارتر و غم‌انگیزتر می‌کند، این است که محمد فهمی در سال ۲۰۲۲، در حالی که بازی هنوز کامل نشده بود، از دنیا رفت.

از دست دادن کارگردان خلاق بازی احتمالاً روی نتیجه‌ی نهایی تأثیر گذاشته، چراکه بازی در برخی بخش‌ها باگ‌های زیادی دارد و از نظر فنی دچار کمبود جزئیات و صیقل نهایی شده است. این مشکلات باعث شده‌اند که تجربه‌ی بازی گاهی تحت‌تأثیر قرار بگیرد، اما اگر بتوان از این نقص‌ها چشم‌پوشی کرد، با یک داستان صادقانه، عمیق و فراموش‌نشدنی روبه‌رو می‌شویم که ذهن مخاطب را برای مدت‌ها درگیر خواهد کرد.

غرق شدن در دنیای Afterlove EP

من این بازی را دو بار تمام کردم و در طول دو روز حدود ۱۴ ساعت زمان روی آن گذاشتم. شاید بهترین تعریف ممکن از این بازی این باشد که دلم نمی‌خواست از دنیای آن خارج شوم، حتی در ساعات پایانی شب.

Afterlove EP با وجود گیم‌پلی ساده و داستانی آرام، به طرز شگفت‌آوری درگیرکننده و تأثیرگذار است. اما اگر حوصله‌ی روایت‌های کند، کم‌حادثه و گیم‌پلی مینیمالیستی را ندارید، شاید این بازی برای شما مناسب نباشد.

اما اگر دنبال یک تجربه‌ی اورجینال، احساسی و تأثیرگذار هستید، Afterlove EP می‌تواند همان بازی‌ای باشد که دنبالش می‌گردید.

Afterlove EP: غمی که رها نمی‌کند

Afterlove EP داستان راما، یک مرد جوان را روایت می‌کند که درگیر غم از دست دادن سینتا، دوست‌دخترش، است. تنها زمانی که بازیکنان فرصتی برای شناخت سینتا پیدا می‌کنند، در پروlogue بازی است، جایی که او برای مدت کوتاهی دیده می‌شود. جزئیات مرگ او هیچ‌گاه به‌طور کامل توضیح داده نمی‌شود، اما مشخص است که این اتفاق به‌طور ناگهانی و غیرمنتظره رخ داده است، موضوعی که به طرز عجیبی با مرگ واقعی محمد فهمی، خالق بازی، شباهت دارد.

اما با وجود اینکه سینتا فقط چند دقیقه در ابتدای بازی حضور دارد، او در تمام طول ماجرا، هم به‌صورت واقعی و هم به‌صورت خیالی، همراه راما باقی می‌ماند. راما او را در ذهن خود می‌بیند و با او حرف می‌زند، گویی که هنوز در کنار اوست.

غمی پیچیده، آرام و درونی

Afterlove EP درباره‌ی غم و سوگواری است، اما نه از آن نوعی که با فریاد زدن و اشک ریختن همراه باشد. این بازی غمِ پخته، پیچیده و آشفته‌ای را به تصویر می‌کشد که قربانیانش را رها نمی‌کند، حتی وقتی دنیا بدون آن‌ها به حرکت خود ادامه می‌دهد.

این همان بن‌بستی است که راما در آغاز بازی در آن گیر افتاده است. او تصمیم می‌گیرد که گروه موسیقی قدیمی‌اش را دوباره دور هم جمع کند، با انگیزه‌ای تازه که ریشه در اندوه و فقدان سینتا دارد. اما درست زمانی که او می‌خواهد از طریق موسیقی این غم را ابراز کند، با یک چالش دیگر روبه‌رو می‌شود:

  • دوستان و هم‌گروهی‌هایش، برخلاف او، با این فقدان کنار آمده‌اند و زندگی خود را ادامه داده‌اند.
  • نیازهای احساسی و هنری آن‌ها با غم عمیق و حل‌نشده‌ی راما در تضاد است.
  • توهمات راما از سینتا، که بخش جدانشدنی از زندگی او شده‌اند، مانع می‌شود که او احساسات و نیازهای دوستانش را درک کند.

این شرایط، یک ماتریکس دردناک و در عین حال واقعی از اندوه و پذیرش را شکل می‌دهد که باعث می‌شود بازی بیش از یک روایت ساده درباره‌ی فقدان باشد.

تقابل میان پیشروی و اسارت در گذشته

بهترین لحظات Afterlove EP در تعاملات راما با اطرافیانش رخ می‌دهد، جایی که او معمولاً در اشتباه است و باید دوباره یاد بگیرد که چگونه یک انسان “عادی” باشد.

  • توهمات سینتا، هرچند برای راما تسلی‌بخش هستند، اما او را از واقعیت دور می‌کنند.
  • او در یک حلقه‌ی بسته گیر افتاده است: همان‌طور که این توهمات او را از آسیب‌های روانی محافظت می‌کنند، در عین حال مانع پذیرش زندگی جدید و ارتباط با دنیای بیرون می‌شوند.

این تضاد بین میل به پیشروی و ترس از رها کردن گذشته، هسته‌ی اصلی روایت Afterlove EP را شکل می‌دهد. داستانی که، با تمام نقص‌هایش، همچنان واقعی، احساسی و فراموش‌نشدنی به نظر می‌رسد.

تجربه‌ی لحظه‌به‌لحظه در Afterlove EP

Afterlove EP به‌عنوان ترکیبی از رمان تصویری و بازی ریتمیک معرفی شده، اما این توصیف شاید کمی گمراه‌کننده باشد. حقیقت این است که این بازی تقریباً یک رمان تصویری کامل است که برخی مکانیک‌های سبک شبیه‌سازی روابط (Dating Sim) به آن اضافه شده‌اند.

هسته‌ی اصلی گیم‌پلی، تعامل بازیکن با شخصیت‌های غیرقابل‌بازی (NPCها) است، که همگی از همان ابتدا جذاب و در عین حال، به‌طور شگفت‌انگیزی چندلایه و پیچیده هستند.

انتخاب‌ها و تأثیر آن‌ها روی داستان

بعد از تجربه‌ی دوم بازی، خوشحالم که بگویم انتخاب‌های بازیکن واقعاً مسیر داستان را تغییر می‌دهند.

  • گزینه‌های دیالوگ در لحظه تأثیر زیادی روی گفتگوها ندارند، اما تصمیم‌های کلیدی، مثل اینکه راما وقتش را با چه کسی بگذراند، به‌شدت بر روایت کلی اثر می‌گذارند.
  • برای مثال، اگر تصمیم بگیری که رابطه‌ی عاشقانه‌ای با “میرا” داشته باشی، بعضی از لحظات احساسی و مهم با “ساتریا” را از دست خواهی داد.
  • این تغییرات فقط به صحنه‌های مختلف داستانی ختم نمی‌شود، بلکه روی پایان‌بندی و اپیلوگ بازی نیز اثرگذار است.

البته، این تغییرات چندان عمیق و بنیادین نیستند. بیشتر تفاوت‌ها فقط در لحظات پایانی بازی احساس می‌شوند و تأثیر مستقیمی روی محور اصلی روایت ندارند.

بخش ریتمیک: کمتر از حد انتظار

بخشی که قرار بود المان ریتمیک بازی را نشان دهد، متأسفانه بیش از حد کم‌رنگ و ساده است.

  • این قسمت‌ها معمولاً در قالب تمرین‌های گروه موسیقی یا اجراهای زنده نمایش داده می‌شوند، اما به‌ندرت در طول بازی رخ می‌دهند.
  • گاهی چندین روز درون بازی می‌گذرد بدون اینکه حتی یک بار چنین مینی‌گیمی تجربه شود.
  • وقتی هم که بازی این لحظات را ارائه می‌دهد، هیچ چالشی در آن‌ها وجود ندارد.

حتی بازیکنانی که هیچ تجربه‌ای در سبک بازی‌های ریتمیک ندارند، به‌راحتی می‌توانند از این بخش عبور کنند.

  • این سادگی به حدی است که اگر همه‌ی نوت‌ها را هم از دست بدهید، باز هم اجرا به پایان می‌رسد و شخصیت‌های دیگر حتی به اشتباهات شما اشاره‌ای نمی‌کنند!
  • این مسئله باعث می‌شود که بخش ریتمیک بیشتر شبیه به یک صحنه‌ی سینمایی تعاملی (Quicktime Event) باشد تا یک مکانیک واقعی در گیم‌پلی.

موسیقی، نقطه‌ی قوتی که کمبودها را جبران می‌کند

با این حال، چیزی که باعث می‌شود این لحظات کم‌عمق کمتر به چشم بیایند، موسیقی فوق‌العاده‌ی بازی است.

  • موسیقی‌های ساخته‌شده توسط گروه L’Alphaalpha از بهترین بخش‌های تجربه‌ی Afterlove EP هستند و باعث می‌شوند بازیکن به‌راحتی در حس و حال احساسی بازی غرق شود.
  • هرچند مکانیک‌های ریتمیک بازی عمیق نیستند، اما حداقل همراه شدن با این آهنگ‌های شنیدنی، لذت خاص خودش را دارد.

اما در نهایت، مینی‌گیم‌های ریتمیک فقط یک سری Quicktime Event با موسیقی‌های جذاب هستند و چیزی بیشتر از این ارائه نمی‌دهند.

  • این موضوع وقتی تأیید شد که عمداً سعی کردم یکی از اجراها را خراب کنم و متوجه شدم که بازی حتی اجازه‌ی شکست خوردن در این بخش‌ها را نمی‌دهد!
  • فرقی ندارد که نت‌ها را درست بزنی یا همه را از دست بدهی، اجرا همچنان ادامه پیدا می‌کند و پایان مشخصی دارد.

باگ‌هایی که تجربه‌ی Afterlove EP را خراب می‌کنند

یکی از نکات جالب Afterlove EP این است که تنها صدای انسانی که در طول بازی می‌شنوید، صدای سینتا است—البته به‌جز بخش‌های ریتمیک. این موضوع کمک می‌کند تا حضور او به‌عنوان یک نیروی مزاحم و پرقدرت در زندگی راما بیشتر احساس شود. اما متأسفانه، یک باگ مداوم باعث شد که تمام دیالوگ‌های او به‌طور خودکار رد شوند، انگار که دکمه‌ی جلو زدن را فشار داده باشم.

تنها راه برای رفع این مشکل، بستن کامل بازی و اجرای دوباره‌ی آن بود، اما این باگ آن‌قدر تکرار شد که دیگر نتوانستم دلیل مشخصی برای آن پیدا کنم. این مشکل در تجربه‌ی بازی اخلال ایجاد می‌کرد و حس غوطه‌وری در داستان را از بین می‌برد.

علاوه بر این، چندین مشکل دیگر هم وجود داشت که باعث کاهش کیفیت تجربه‌ی کلی شدند:

  • پرتره‌ی شخصیت‌ها گاهی با دیالوگ‌هایی که می‌گفتند همخوانی نداشت.
  • شخصیت‌ها در صحنه‌هایی که باید قابل‌دیدن باشند، خارج از صفحه صحبت می‌کردند.

باگی که کل داستان را خراب کرد

اما همه‌ی این مشکلات در برابر بزرگ‌ترین باگی که در اولین تجربه‌ام با آن مواجه شدم، هیچ بودند.

در طول بازی، بازیکنان می‌توانند به یک درمانگر مراجعه کنند، که به درک بهتر وضعیت احساسی راما در مقاطع مختلف داستان کمک می‌کند. اما در پایان بازی، وقتی داشتم به نقطه‌ی اوج یکی از خطوط عاشقانه‌ی انتخابی‌ام می‌رسیدم، تصمیم گرفتم که به درمانگر سر بزنم.

نتیجه؟ راما ناگهان شروع کرد به تعریف کردن صحنه‌هایی که هنوز اتفاق نیفتاده بودند و پایان رابطه‌ی عاشقانه‌ای که در حال شکل‌گیری بود را لو داد.

در یک بازی که تمام ارزش آن به روایت داستان وابسته است، این نوع مشکل، در حد “شکستن بازی” محسوب می‌شود. وقتی روایتی که بازیکن برای کشف آن وقت گذاشته، بی‌دلیل فاش شود و جذابیت خود را از دست بدهد، کل تجربه‌ی بازی تحت‌تأثیر قرار می‌گیرد.

با وجود همه‌ی این مشکلات، Afterlove EP هنوز ارزش بازی کردن دارد؟

Afterlove EP گیم‌پلی عمیقی ندارد و مشکلات فنی‌اش از آزاردهنده تا فاجعه‌بار متغیر است. اما با این حال، همچنان می‌توان آن را به علاقه‌مندان به بازی‌های داستان‌محور پیشنهاد کرد.

🔹 مشکلات فنی بدون شک تجربه‌ی بازی را کاهش می‌دهند، اما در نهایت، Afterlove EP چیزی فراتر از مجموع اجزای خود است.
🔹 موسیقی، شخصیت‌های دوست‌داشتنی، نمایش دقیق و ظریف غم و فقدان، و طراحی هنری الهام‌گرفته از مانگا، همگی ارزش تجربه‌ی این بازی را بالا می‌برند.

اگر توسعه‌دهنده‌ی بازی، Pikselnesia، بتواند این باگ‌های جدی را برطرف کند، Afterlove EP این شانس را دارد که به یکی از بهترین بازی‌های سبک رمان تصویری تبدیل شود.

جمع‌بندی: Afterlove EP، یک تجربه‌ی احساسی با مشکلات فنی

Afterlove EP یک بازی با داستانی عمیق، احساسی و واقع‌گرایانه است که به بررسی غم و فقدان می‌پردازد. این بازی که آخرین اثر محمد فهمی محسوب می‌شود، به زیبایی روند سوگواری و تلاش برای کنار آمدن با از دست دادن عزیزان را روایت می‌کند.


✅ نقاط قوت بازی:

✔️ داستان احساسی و تأثیرگذار که به‌شکلی صادقانه غم و سوگواری را به تصویر می‌کشد.
✔️ شخصیت‌های قوی و چندلایه که تعامل با آن‌ها حس واقعی و قابل‌درک دارد.
✔️ موسیقی فوق‌العاده از گروه L’Alphaalpha که باعث می‌شود بازیکن در فضای بازی غرق شود.
✔️ تصاویر هنری الهام‌گرفته از مانگا که زیبایی بصری خاصی به بازی می‌دهد.
✔️ انتخاب‌های بازیکن واقعاً روی مسیر داستان تأثیر دارند و باعث می‌شوند هر بازی تجربه‌ای منحصربه‌فرد باشد.

❌ نقاط ضعف بازی:

باگ‌های متعدد و مشکلات فنی که گاهی تجربه‌ی بازی را به‌شدت تحت‌تأثیر قرار می‌دهند.
بخش ریتمیک بازی بسیار کم‌رنگ و بی‌چالش است و بیشتر شبیه به یک صحنه‌ی سینمایی تعاملی به نظر می‌رسد.
گیم‌پلی محدود و ساده که ممکن است برای کسانی که به دنبال یک تجربه‌ی تعاملی‌تر هستند، جذاب نباشد.
باگ‌های داستانی که ممکن است پایان برخی مسیرهای روایی را زودتر از موعد فاش کنند.

🎭 آیا Afterlove EP ارزش بازی کردن دارد؟

با وجود همه‌ی مشکلات فنی، Afterlove EP همچنان یک تجربه‌ی احساسی قوی ارائه می‌دهد که می‌تواند برای طرفداران بازی‌های داستان‌محور و رمان‌های تصویری بسیار جذاب باشد.

📌 اگر به دنبال یک بازی آرام، داستان‌محور و عمیق با فضایی احساسی هستید، Afterlove EP می‌تواند تجربه‌ای به‌یادماندنی برایتان باشد.
📌 اما اگر انتظار یک بازی بدون نقص فنی و چالش‌برانگیز دارید، ممکن است برخی از مشکلات آن شما را ناامید کند.

🔹 در نهایت، اگر توسعه‌دهندگان بتوانند باگ‌های بازی را برطرف کنند، Afterlove EP این پتانسیل را دارد که به یکی از آثار ماندگار در سبک رمان تصویری تبدیل شود.

مطالب مرتبط:

پیش‌خرید GTA 6 آغاز شده – البته به نوعی!
چگونه در فوریه ۲۰۲۵ اسکین رایگان فورتنایت بگیریم؟
بررسی بازی Monster Hunter Wilds

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *